خاطرات سومین سال زندگی طاهای بی همتا
سلام بر شاه شاهان خوب خوبان طاهای پرتوی! پسر گلم یکی یه دونه مامان و بابا امروز 94/6/28 میخوام خاطره اولین روز ورودت به مهد کودک کوشک نونهالان رو بگم. من و بابا امیر با حساسیت زیاد و بعد از کلی بررسی این مهد رو برای آقا پسرمون انتخاب کردیم و امیدواریم لحظات شادی توی این مهد برات رقم بخوره من و بابا از قبل برات لباس و کیف و دمپایی تو خونه ای نو تهیه کرده بودیم ، دیشب هم بعد از اینکه با ذوق و شوق فراوون و با وسواس خاص وسایلهاتو آماده کردیم، یه عکس یادگاری از اولین خرید تحصیلت گرفتیم دیروز غروب بدجوری دلم گرفت، برای لجظه هایی که از فردا منتظرم بودن اش...
نویسنده :
مامان نازي
16:11